خلاصه قسمت 44 سریال دونگ یی
دونگیی به فرمانداری میاد و جانگ مویول هم همه چیز رو آماده میکنه و کاتب رو هم خبر میکنه تا همه چیز ثبت بشه و میگه که باید همه چیز رو کامل بگی تا ثبت بشه …
اما امپراتور وقتی میفهمه که دونگیی به فرمانداری رفته به سرعت خودشو به فرمانداری میرسونه و دونگیی رو میبینه و میگه چرا اینجا اومدی باید با من بگردی … اما جانگ مویول میاد و میگه قربان این کار امکان پذیر نیست قربان چون دونگیی اعتراف کرده و همه چیز هم توسط کاتب ثبت شده …
وقتی امپراتور این حرفو میشنوه عصبانی میشه و میگه دونگیی چرا این کارو کردی میدونی وزرا نمیخوان تو زنده بمونی و اعترافت یعنی اعدام …
حالا باید خودم حکم مجازاتت رو اعلام کنم ….
با اینکه دونگیی اعتراف کرده امپراتور حاضر نیست حکمشو اعلام کنه به همین علت اعتراض ها بالا گرفته و حتی حزب غربی هم دیگه ازش حمایت نمیکنه و هیچ کدون از مقامات سر کارشون نمیان و امپراتور مجبور میشه که کار هارو به مقام های سطح پاییین تر بده …
دونگ یی به قصر برمیگرده اما میبینه که فرزندش به شدت گریه میکنه و ناراحته به همین علت پزشک ها رو خبر میکنن و وقتی پزشک میاد میگه که سرخک گرفته … اما هیچ دارویی نداریم که بخوایم براش مصرف کنیم …
اما دونگیی میگه که زمانی که کوچیک بودم پدرم گیاهی برام جوشونده درست میکرد خوب از اون استفاده کنید اصلا خودم میرم و اونو پیدا میکنم …
به سرعت این خبر توی قصر پخش میشه و ملکه اینهیون و امپراتور به سراغ شاهزاده میان …
دونگیی با ندیمه هاش به باغ میرن تا اون گیاه رو پیدا کنن و بالاخره اونو پیدا میکنن و با خودشون میارن …
دونگیی که گیاه رو پیدا کرده با خوشحالی به سمت اقامتگاه حرکت میکنه اما وقتی میرسه میبینه که همه دارن گریه میکنن و عذادارن …
نمیتونه باور کنه ….
ادامه مطلب خلاصه قسمت 44 سریال دونگ یی...
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
و یون وو، تصاویر هو یون وو، تصاویر هو یون وو در سریال افسانه، هو
سانسوری های افسانه خورشید وماه، افسانه خورشید و ماه بدون سانسور،
ماه در آغوش خورشید، ماه در آغوش خورشید تمام قسمت ها، ماه در آغوش
افسانه خورشید و ماه، افسانه خورشید و ماه بدون سانسور، افسانه خور
تصاویر بدون سانسور افسانه خورشید و ماه, عکس های بدون سانسور سریا
[عناوین آرشیوشده]